جمعه, ۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۲۶ ب.ظ
نبض 2
نوشتن یک خصلتی هستش که باهام انس گرفته.
من همیشه برای مخاطب نوشتم خاطراتمو هیچ وقت نمیتونم توی دفتر خاطرات چیزی رو به ثبت برسونم چون هیچ حسش نمیاد که چیزی بنویسم ولی وقی میخوام داخل وبلاگی برای مخاطبینم خاطره بنویسم خیلی بیشتر میل پیدا میکنم.
حدود دوسال تو بلاگفا نوشتم مو به مو خاطراتم با کلی دوستای خوب و مخاطبین عالی که بهم کلی علاقه نشون میدادن و حتی نمیتونستم فکرشو کنم یه روزی همه چی تموم میشه و خاطراتم باد هوا
که متاسفانه شد،ولی من نمیتونم ادامه ندم دوباره مینویسم و امید دارم که این برام بمونه با این که روحم یه کم زخم خورده اس خب سخته خاطرات دوسالت و از دست بدی خاطراتی که خودت عادت داشتی ماهی یک بار مرورشون کنی حیفففف خیلی حییفففف
تو این دوماه که نمیشد بنویسم زندگی از اون چیزی که فکر میکردم خیلی سخت تر بر من گذشت،گاهی وقتا واقعا توان مقابله باهاشو از دست میدم
بعضی وقتا واقعا کم میارم ولی چه کنم که باید تحمل کرد و بسسسس
من دوباره میتونم شاد باشم با این که به خواسته هام نمیرسم با این که اونجوری که باید همه چیز باب میلم نیست اما من میتونم شاد زندگی کنم
من دوباره خنده و شاذی رو به خودم و اطرافیانم ببخشم
من دوبراه همون نیکی هستم سلامممممم
- ۹۴/۰۴/۰۵