نبض 5
خدایی خواب خیلی چیز خوبیه و من موقع امتحانات اکثرا خوابیده بودم
واقعا موقع امتحانات حسش نبود درس بخونم یعنی اصلا موقعیت روحی مناسبی نداشتم دیگه به زور میخوندم
بعدش این که هر سال تابستون برنامه ی هر روزه تا لنگ ظهر خوابیدن که اصلا این راضیم نمیکرد یعنی یه عذاب وجدانی از این همه خوابیدن بهم دست میده
امسال تابستونم و تا تونستم برنامه ریزی کردم،دارم رو سحرخیز بودنم تمرین میکنم و این ساعت خالی سحرخیزی رو با پیاده روی پر میکنم که بهترین چیز مخصوصا با هوای عالی صبح های اینجاو منظره ی زیبا که کلییی انرژی وشادی به آدم میده سر صبحبه قول دوستان کیفولی میشویم
مخصوصا با دوست جان که گه گاهی میخندیم و بعدم که خونه میام صبحانه ی باب میل و بعدشم کتاب خونی و ویلن و خلاصه کلی مشغولم این وسط مسصا یه نگاهی به درسم میکنم البته![]()
خلاصه این که امروز تهنایی رفتیم پیاده روی دوست جان نتونستن بیان (کلیک) اصلا هم کتونی خودم پاره نشده و اصلا هم به کتونی احتیاج ندارم اصلا هم این کتونی مامانم نیست
- ۹۴/۰۴/۰۶
